شاید برای شما هم پیش اومده باشه که روزهایی رغبت زیادی به خواندن نماز آن هم در اول وقت دارید و در مقابل روزهایی هستند که کسل و بی نشاط هستید و حتی خواندن یک نماز دورکعتی برایتان به مانند کندن کوهی سخت و استوار است... چرایی این حسهای دوگانه در خود ما و رفتار ما وجود دارد... باید از خودمان سوال کنیم چرا در مقابل نماز دو رفتار متفاوت از خودمان نشان می دهیم چرا گاهی سرشار از نشاطیم و گاهی بی نشاط؟
رفتارمان را مرور کنیم، کارهایی که انجام داده ایم...
⁉️ چنانچه نماز در هواپیما مانع استقرار و طمأنینه نشود و سایر شرایط، مثل قیام و رکوع و سجود مراعات گردد ولی جهت قبله را ندانند، آیا نماز در هواپیما جایز است و وظیفه چیست؟
✅ مقام معظم رهبری: اگر میتواند علم و اطمینان به قبله پیدا کند و نماز را در وقت بخواند، باید صبر کند ولی اگر نماز قضا میشود به هر طرف که گمان بیشتر دارد، نماز بخواند و اگر هیچ راهی برای یافتن جهت قبله ندارد و گمانش هم به هیچ طرف نمیرود بنابر احتیاط باید به چهار طرف نماز بخواند و اگر برای چهار طرف وقت ندارد، به هر اندازه که وقت دارد نماز بخواند.
آیا برای پس لرزه های زلزله نماز آیات واجب است؟
آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):
هر زلزله ای چه شدید و چه خفیف اگر زلزله مستقلی محسوب شود نماز آیات جداگانه دارد.
(اجویة الاستفتات، ص 159، س 715)
روایت شده که به پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ خبر دادند که؛ « شخصی روزها نماز می خواند و شبها دزدی می کند ».
حضرت پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
« نماز او باعث ترک دزدیش می شود ».[1]
پس از مدتی او را دیدند که در حال عبادت و در گوشه ای رنجور بود سبب وعلت را پرسیدند گفت: « توبه کرده ام ! و هر چه از هرکس دزیده ام به آنها بر گردانده ام. و اینک می خواهم گوشتهائی که از دزدی و حرام در بدنم روئیده است، آب شود! »
[1] .بحار الانوار، ج 82.
آقا
سید محسن جَبَل عامِلی از علمای بزرگ شیعه است، نوادهی برادر مرحوم آقا
سید جواد، صاحب مفتاح الکرامة است. ایشان در دمشق مدرسهای تأسیس کردهاند
که دانشآموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصیل میکنند حاج سید
احمد مصطفوی که یکی از تُجار قم است، گفت من از خود سید محسن اَمین شنیدم
که میگفت یکی از تربیت یافتگان مدرسهی ما برای تحصیل علم به آمریکا
مسافرت کرد از آنجا نامهای برای من نوشت به این مضمون که: چند روز پیش
شاگردان مدرسهی ما را امتحان میکردند من هم برای امتحان رفتم.
مدتی
نشستم تا نوبت به من رسید، بسیار طول کشید تا اینکه وقت دیر شد، دیدم اگر
بنشینم نمازم فوت میشود، از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم، آنهایی که
در آنجا بودند پرسیدند کجا میروی؟ چیزی نمانده که نوبت تو برسد. گفتم من
یک تکلیف دینی دارم وقتش میگذرد. گفتند امتحان هم وقتش میگذرد، اگر این
جلسه برگزار شد، دیگر جلسهای تشکیل نخواهند داد و برای خاطر تو هرگز هیئت
ممتحنه جلسهی خصوصی تشکیل نمیدهند. گفتم هر چه بادا باد. من از تکلیف
دینی خود صرف نظر نمیکنم. بالأخره رفتم. از قضاء هیئت ممتحنه متوجه شده
بودند که من به اندازهی اداء یک وظیفهی دینی غیبت نمودهام انصاف داده،
اظهار کرده بودند که چون این شخص در وظیفهی خود جِدّی است، روا نیست که او
را مُعطّل بگذاریم. برای قدردانی از اینکه عمل به وظیفه نموده باید
جلسهای خصوصی برایش تشکیل دهیم. این بود که جلسهی دیگری تشکیل دادند، من
حاضر شدم و امتحان دادم. آقای سید محسن امین پس از نقل داستان فرمود من در
مدرسه چنین شاگردانی تربیت کردهام که اگر به دریا بیفتند دامنشان تَر
نمیشود.
منبع: اَلکَلام یَجُرّ الکَلام، ج2، ص35.