قیمت بهشت

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هرچیزی را قیمتی است و قیمت بهشت نمازهای پنجگانه است

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هرچیزی را قیمتی است و قیمت بهشت نمازهای پنجگانه است

قیمت بهشت

من برای رسیدن به آرامش
تنها به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد

یا رب العالمین

......................................

ویژگی های وبلاگ قیمت بهشت:

تولیدات وبلاگ یکی از ویژگی های ممتاز این وبلاگ است و این تولیدات در بخش های: پوستر، عکس نوشت، اینفوگرافیک ،کلیپ، پادکست صوتی، استیکر، پاورپوینت و... خواهد بود.

بخش یادداشت های شخصی وبلاگ خود به سه قسمت تقسیم می شود:

1) ایده های ترویج نماز من
2) حرف ها و توصیه های من
3) عربی نوشت های من

در قسمت عربی نوشت های من، متن های خود را به زبان عربی همراه با ترجمه جهت بهره مندی دوستان عرب زبان قرار میدهم.

دیگر موضوعات وبلاگ که از منابع دیگر استفاده شده است:
احکام نماز
احادیث و روایات
یادداشت ها و مقالات
شعر، داستان و متن ادبی
نماز در کلام خوبان
پرسش و پاسخ
کتاب نوشت و معرفی کتاب
فیلم و صوت
پوستر، عکس نوشت واینفوگرافیک



پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۶، ۱۰:۰۷ - Bahar 1999
    عالیツ

توبه سردسته راهزنان

دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۵۹ ب.ظ

یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.

آن عالم می گوید : « من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».

آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».

گفتم: « رئیس شما کجا است ».

گفت: « پشت این کوه جایگاه او است » .

لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:

« این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازهی شما نخواستیم بدهیم ».

من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟ ».

گفت: « درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست، انسان نباید رابطهی خود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلکه باید یک راه آشتی را باقی گذارد. حالا که شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ».

و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.

پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:

« مرا می شناسی؟ »

گفتم: « آری! »

گفت: « چون نماز را ترک نکردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق توبه و زیارت پیدا کرده‌ام ».

منبع: سایت مرکز تخصصی نماز
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۲۱
حدیث ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی