ده دقیقه تاخییر
يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۵ ب.ظ
حجت الاسلام انصاری: امام خمینی در روزهای آخر عمرشان (در بیمارستان) می خواستند بخوابند، به من فرمودند: اگر خوابیدم برای اول وقت نماز صدایم بزن، گفتم چشم.
دیدم اول وقت شد و امام خوابیده اند، حیفم آمد صدایشان بزنم.عمل جراحی، سِرُم به دست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است. چند دقیقه ای از اذان گذشت و امام چشمهایشان را باز کردند. گفتند: وقت شده، گفتم بله. امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر وقت نگذشته است. گفتند: مگر من به شما نگفتم؟! سپس امام فرزندشان را صدا زدند که احمد بیا و فرمود: ناراحتم، از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده ام چرا الان که پایم لب گور است، ده دقیقه تاخیر افتاد؟
(حیات عارفانه فرزانگان، صفحه13)
۹۶/۰۱/۲۰